ما را زكوي باده فروشان گزير نيست ... تا باده در خم است همينجا نشسته ايم

سبزها و ضرورت عدم خشونت

استاد گفت : كسي كه بر نفس خود حاكم است چرا بايد در اجراي كارهاي دولتي خشونت به كار ببرد و كسي كه بر نفس خود حاكم نيست چگونه مي تواند بر ديگران حكمراني كند ...
                                                         مكالمات كنفسيوس - انتشارات علمي فرهنگي  ص 129


گويا حاكميت حالا حالا ها قصد تمكين از خواست مردم رو نداره ... تكليف آنها كه روشن است ترورهاي بيشتر ، زنداني هاي بيشتر ، اعدام هاي بيشتر ، دروغهاي بيشتر ، ... اما تا كي ؟ از حاكميت انتظاري نيست اگه عقلي داشتن بيانيه 17 موسوي رو ملاك عمل خودشون قرار مي دادن
اما جنبش سبز تا امروز از آزمون ها مختلف سربلند بيرون اومده . هر وقت لازم بود حضور داشته باشيم حاضر بوديم 25-30 خرداد ، نماز جمعه هاشمي ، روز قدس ، 13 آبان ، تشييع آيت اله منتظري ، عاشوراي تهران و همچنان خواهيم بود ...22 بهمن ، چهارشنبه سوري و تمام روزهايي كه مال ماست و مي شود بود ... زماني كه ابتكار و نوع آوري لازمه بودن بود بازهم برنده ما بوديم ... يه روز اتو زديم به برق اتو شد مصداق براندازي يه روز اس ام اس داديم به نود يه روز پول ها رو پشت نويسي كرديم يه روز از تلفون عمومي زنگ زديم به 110و 113  گفتيم رايمون گم شده خبر نداشتيم هر كدوممون خبر نگار شد هر گوشي موبايلي دوربين  ، رسانه نداشتيم دنياي مجازي وبلاگ ها و شبكه هاي اجتماعي مثله face book  و cloob و twiter و ... رو سبز كرديم ... هر وقت لازم شد از رهبرانمون حمايت كرديم و اونها رو تنها نذاشتيم ...
امروز جنبش سبز سخت ترين آزمون را در راه رسيدن به آزادي دموكراسي و حقوق بشر را در پيش دارد : پايمردي و تحمل خشونت دشمن و در عين حال پرهيز از خشونت متقابل . موسوي ، كروبي ، خاتمي ، مشاركت ، سازمان ، نهضت آزادي ، ملي - مذهبي ها ، ادوار تحكيم ، سروش ، گنجي ، كديور ، شيرين عبادي  ، سحابي ، بهنود ... واصلاً تموم روشنفكران ديني و سكولار و فكر كنم هر كسي كه سرش به تنش مي ارزه همه و همه بر دوري از خشونت تاكيد مي كنن . من هم مي دونم خيلي سخته كتك بخوري ، ناسزا بشنوي ، دوستتو برادرتو خواهرتو مادرتو جلوي چشمات بزنن ، بكشن اما دست به عمل متقابل نزني ... اما همه ما بايد ايمان داشته باشيم كه خشونت و مقابله به مثل به همه جا ممكنه برسه الا به دموكراسي و حقوق بشر ...
حكومت شاه وقتي سقوط نكرد كه چريكها سربازان رژيم رو از پا در آوردن! نه پهلوي وقتي رفتني شد كه سربازان و افسرانش نخواستن و نتونستن رو در روي مردم بايستند و شليك كنند . آنروز هم بودن كساني كه مردم رو به گلوله و رگبار ببندن اما اكثريت با كساني بود كه تاب برادر كشي نداشتند امروز هم همانطور است مطمئنم قاطبه كساني كه رو در روي ما صف آرايي كردن توان شليك كردن رو ندارن اونها رو با خشونت خودمون با دشنام هاي دور از شان خودمون وادار به برادر كشي نكنيم...
كودتاچيان از سناريوي مناظره ها طرفي نبستن حالا بدنبال ايجاد تفرقه در بين جنبش سبز هستن بين موسوي و خاتمي و كروبي بين جموهري ايراني و جمهوري اسلامي بين مراجع و روحانيون با جنبش سبز ... تا 22 بهمن آرومي داشته باشن اما اگه از اين دسيسه هم چيزي عايدشون نشه به سراغ مشت آهنين ميرن كشتار گسترده ، حضور تانكها و نفربر ها و هلي كوپترها ... اما براي همه اينها دنبال دستاويزي مي گردن تا همون اندك طرفدار خودشون رو همچنان فريب بدن. مطمئن باشيم بيشتر از ما اونها از كشته شدن مزدورانشون خوشحال خواهند شد .
حرف آخر اينكه مبارزات سياهان آمريكا رو الگو قرار بديم كساني كه حتي حق نشستن بر روي صندلي اتوبوس ها رو نداشتن كساني كه حتي اونها رو به سينما هم راه نميدادن امروز به كاخ سفيد راه پيدا كردن و بر كرسي رياست جمهوري تكيه زدن اون هم نه با راي سياه ها كه با راي سفيد پوستان آمريكا ... بخشش رو از مردم آفريقاي جنوبي بياموزيم كه سالها قرباني آپارتايد سفيد پوست ها بودن اما با گذشت امروز در قاره اي كه هچ اثري از دموكراسي و پيشرفت نيست الگويي براي توسعه شده است.

۱ نظر:

حفره گفت...

عه عه، تو اينجا چيكار ميكني ؟ چرا خبر نكردي ...