ما را زكوي باده فروشان گزير نيست ... تا باده در خم است همينجا نشسته ايم

آیا دیدار با برخی مراجع برای یک حاکم مشروعیت میاورد ؟

آقای سید علی خامنه ای ! تصاویر دیدارتان با برخی از مراجع و آیات عظام  در سفر اخیرتان در قم را رسانه ضد ملی بارها و بارها به نمایش گذاشت . نمی دانم شما چه برداشتی از این ملاقات ها داشتید و دستاوردهای این دیدارها را چگونه ارزیابی می کنید ؟  منتهی  اجازه بدهید نظر مراجع بزرگ تقلید را در مورد دو تن از پادشاهانی که در حافظه امروز ما ایرانیان بعنوان بی لیاقت ترین زمامدارانی که  این مرز و بوم  تا به کنون دیده است را برایتان نقل کنم شاید برایتان مفید فایده واقع شود . یکی فتحعلیشاه قاجار که نیمی از خاک این سرزمین را تقدیم کشور دوست روسیه کرد و دیگری سلطان حسین صفوی که بی کفایتیش منجر به سلطه محمود افغان بر ایران شد و بی تدبیری این دومی مورد اذعان همه از جمله شخص شما بوده است .
مقام منزلت و مدارج علمی مراجعی که از آنها نقل قول شده شاید برای مردم عادی قابل لمس نباشد اما مسلماً برای شما اینگونه نیست :
1- میرزای قمی رئیس حوزه علمیه قم :
" شاه شبیه جانشین خداست و بر طبق مشیت خدا شاه شده و بنده ای را نشاید که سر از کمند اطاعت او بپیچد ... پادشاه بد را تنها در برابر خدا پاسخگو قرار داده و نه تنها حکم یا فتوی نمی دهد که مردم از یک پادشاه ستمگر ، که هم از سوی خدا به پادشاهی رسیده ، اطاعت نکنند ، که سر نهادن بندگان را بر فرمان آنان نیز سخت بایسته دانسته  . "
2- شیخ جعفر کاشف الغطاء
ایشان دولت فتحعلیشاه را سخت می ستود ؛ شاه را دارای شمشیری کشنده و نیزه ای فرو رونده در دل کافران می داند ؛ پیشگام علما و آموزگار وزیرانش می خواند و " رایی صائب "  و " فکری ثاقب "  به وی نسبت می دهد . از خدا میخواهد که شاه را از هر گونه زیانی نگاه دارد و دولت وی را به دولت امام دوازدهم شیعیان پیوند دهد و سرانجام کتابش را که پیرامون فقه شیعه است ، به رسم پیشکش به فتحعلیشاه تقدیم می کند.
3- ملا احمد نراقی  
گفته های ملا احمد نراقی از آن جهت مهم است که ایشان از معدود مراجعی هستند که قائل به نظریه ولایت فقیه می باشند
" ... وی به مقام پادشاه سخت ارج می نهاده و مصداق روشن آنرا فتحعلیشاه می دانسته است . در کتاب مثنوی او از شاه  ( بطور عام ) به عنوان مظهر خوبی و کمال یاد شده است . "
نراقی در مباحثات خود پیرامون اصل شاهی و شاهنشاهی اطلاق عناوین " روشن آثار ، عالم پناه ، و ظل الله " را یکسره بر فتحعلیشاه قابل انطباق می داند .
ایشان از امام هفتم شیعیان نقل می کند : به سبب نافرمانی سلطان و فرمانروای خود خویشتن را ذلیل نکنید ...
نراقی با بهره جویی از احکم نجومی و رویدادهایی که به پندار برخی زائیده ی آن احکام است ، می کوشیده فرمانروائی قاجاران را به شیوه ای ریشه دار مشروعیت بخشد و آن را واقعیتی همانند دیگر پدیده های حتمی الوقوع طبیعت جلوه دهد .
و در نهایت فتحعلیشاه را اینگونه تمجید می کند :
" ... بانی مبانی دین مبین و مروج شریعت سیدالمرسلین ... نسیم گلستان عدل و انصاف ، شعله ی نیستان جور و اعتساف ، موسس قوانین معدلت ، موکد قواعد رافت و مرحمت ، دارای نیک رای و اسکندر ملک آرای ، ظل ظلیل حضرت اله و المجاهد فی سبیل الله ، صدر نشین محفل عنایات حضرت آفریدگار  ... که آفتاب خاطر همایونش از بدو طلوع ... بر ساحت ترویج شریعت غرا پرتو افکن . "
4- شیخ جعفر بن ابی اسحق کشفی
کشفی فتحعلیشاه و فرزند او محمد تقی میرزا را اینگونه می ستاید : " ناهید ملک امن و امان و خورشید مدار مسلک زمین و آسمان ، اختر برج عدالت و گوهر موج ولایت ... آفتاب عالمتاب فیض اقدس عنایت ازلی "  و نیز اعظم فیض مقدس توجهات لم یزلی را شامل احوال ملوک و سلاطین میداند و انان را متمم دایره و آخر سلسله انبیا و عقلا به شمار می آورد و این معنی را از نمایش ذات با برکات شهسوار عرصه ولایت و شاهی و شاهنشاه خطه ی خلافت الهی یعنی فتحعلیشاه قاجار در می یابد .
5- علامه مجلسی
 در مقدمه کتاب زادالمعادش که به شاه سلطان حسین صفوی اهدا نموده سلطان حسین  این دولت عدالت ثمر  ،  سید سلاطین زمان ، چراغ دودمان مرتضوی ... می داند .
آیا دیدار با برخی مراجع برای یک حاکم مشروعیت میاورد ؟ آیا تعریف ایشان بد را خوب می کند و یا در پیشگاه تاریخ قاتلین و ظالمین و بی عرضه ها را آبرو می بخشد ؟ شما بهتر می دانید ....

افسانه سلطان و شبان و قرابتش با کودتاچیان امروزی

نمی دونم داشتم دنبال چی میگشتم که برخورد کردم به عبارت " دانلود موسیقی سریال افسانه سلطان و شبان " یهو پرت شدم وسط سال های ابتدایی دهه 60 و تلویزیون سیاه و سفید ... دنباله برنامه تا چند لحظه دیگر و برق هایی که میرفت و دیگه امیدی به دیدن سریال نبود ... من عاشق این سریال بودم و اون خوابگزار اعظم که راه به راه می گفت مقبول نمی افتد و یا وزیر اعظم که از لفظ چاکران و جان نثاران استفاده میکرد و من که معنی خیلی از اینها رو نمی فهمیدم ...
سلطان کوته فکر و خوشگذرون که پند سامندر بگوش نگرفته بود تن به هرکاری داد تا خوابی که خود دیده بود تعبیر نشود اما غافل از اینکه این تقلای بیهوده او را به فرجام کار نزدیکتر می کند  - شیرو - شبانی که قرار بود بجای او آماج تیرهای بلایی قرار بگیرد که در شب 14 ماه بر او نازل می شدند خود قصه سلطنتش را کوتاه کرد و رعایایی که برای بقای سلطنتش به زندان کرده بود دست بر قضا موجب سقوطش شدند ... کشتی نظام سلطانی به گل نشست ، دیگر نه از چاکران و نوکران وجانثاران کاری بر می آمد نه از سپاه و بسیج و اطلاعات و نیروهای خودسر ... این اول قانون نانوشته هستیه که روزی دامن همه دیکتاتور ها و ستمکاران رو میگیره ... اونها هر چه ظلم و ستم شون رو بیشتر بکنن و زندانیان بیشتری رو روانه زندانها کنند و خانواده های بیشتری را داغدار , زودتر به انتهای داستانی نزدیک میشوند که خود نگاشته اند و خوابی را تاویل می کنند که خود دیده اند همانطور که سلطان نگون بخت کرد . آن وقت دیگرهیچ چیزی مقبول نمی افتد هیچ چیزی ... مطمئن باش

- پی نوشت موسیقی زیبای این سریال خاطره انگیز ساخته زنده یاد بابک بیات است که میتونید از اینجا دیافت کنید