ما را زكوي باده فروشان گزير نيست ... تا باده در خم است همينجا نشسته ايم

افسانه سلطان و شبان و قرابتش با کودتاچیان امروزی

نمی دونم داشتم دنبال چی میگشتم که برخورد کردم به عبارت " دانلود موسیقی سریال افسانه سلطان و شبان " یهو پرت شدم وسط سال های ابتدایی دهه 60 و تلویزیون سیاه و سفید ... دنباله برنامه تا چند لحظه دیگر و برق هایی که میرفت و دیگه امیدی به دیدن سریال نبود ... من عاشق این سریال بودم و اون خوابگزار اعظم که راه به راه می گفت مقبول نمی افتد و یا وزیر اعظم که از لفظ چاکران و جان نثاران استفاده میکرد و من که معنی خیلی از اینها رو نمی فهمیدم ...
سلطان کوته فکر و خوشگذرون که پند سامندر بگوش نگرفته بود تن به هرکاری داد تا خوابی که خود دیده بود تعبیر نشود اما غافل از اینکه این تقلای بیهوده او را به فرجام کار نزدیکتر می کند  - شیرو - شبانی که قرار بود بجای او آماج تیرهای بلایی قرار بگیرد که در شب 14 ماه بر او نازل می شدند خود قصه سلطنتش را کوتاه کرد و رعایایی که برای بقای سلطنتش به زندان کرده بود دست بر قضا موجب سقوطش شدند ... کشتی نظام سلطانی به گل نشست ، دیگر نه از چاکران و نوکران وجانثاران کاری بر می آمد نه از سپاه و بسیج و اطلاعات و نیروهای خودسر ... این اول قانون نانوشته هستیه که روزی دامن همه دیکتاتور ها و ستمکاران رو میگیره ... اونها هر چه ظلم و ستم شون رو بیشتر بکنن و زندانیان بیشتری رو روانه زندانها کنند و خانواده های بیشتری را داغدار , زودتر به انتهای داستانی نزدیک میشوند که خود نگاشته اند و خوابی را تاویل می کنند که خود دیده اند همانطور که سلطان نگون بخت کرد . آن وقت دیگرهیچ چیزی مقبول نمی افتد هیچ چیزی ... مطمئن باش

- پی نوشت موسیقی زیبای این سریال خاطره انگیز ساخته زنده یاد بابک بیات است که میتونید از اینجا دیافت کنید

هیچ نظری موجود نیست: