ما را زكوي باده فروشان گزير نيست ... تا باده در خم است همينجا نشسته ايم

ببری که دق مرگ شد !

کی از دوقلاده ببر سیبری که چند صباحی هجرتش داده بودند ایران ما ، مُرد !
می گویند مریض شده بود می گویند شاید از آلودگی هوا بوده یا از بیماری دیگر . مسئولین باغ وحش هم گفتند آمادگی نگهداری از ببر فلک زده را نداشتند .
اما من فکر می کنم باید چیز دیگری باشد :
ببر شکارچی قهاری ست ، بسیار نیرومند و درنده و با این خصوصیات حتماً بی اندازه مغرور ... جنس نَر غالباً خشن تر است و نیرومند تر ( جسمانیش را می گویم ) ومغرور تر ... حیوانات حس غریزی غریبی دارند ... با این اوصاف حدسش زیاد مشکل نیست جانور با آن همه ادعا وقتی وارد تهران شد جا خورد ! وقتی متوجه شد اینجا درنده هایی وجود دارند که به گردشان هم نمی رسد ابتدا غرورش جریحه دار شد . وقتی فهمید اینجا به همجنسانشان هم رحم نمی کنند و به چشم بهم زدنی آنها را سلاخی میکنند ترسید. با خود اندیشیده کرد که اینها که به هم نوع خود این روا میدارند با من و جفتم چه میکنند ؟ ببرها شاید درنده خو باشند اما هم نوعشان را نمی درند ! ببر اگر شکار می کند برای سیر شدن است ، اگر جفت گیری می کند برای بقای نسل است ... ببر نَر درنده شبها با کابوس بازجویی از خواب می پرید . ببر نَر درنده وقتی شیشه های نوشابه را دست مردم میدید  تب می کرد . ببر نَر درنده آرزو داشت جسدش را تحویل خانواده اش دهند . ببر نَر درنده حالا حسرت قانون جنگل را میخورد . ببر نَر درنده ...
چکار میتوانست بکند جز دق کردن !!!
پی نوشت - کنفسیوس حکیم : فرزندان من این را به یاد داشته باشید : حکومت ستمگر از ببر هولناک تر است. (قدرت - برتراند راسل ترجمه نجف دریا بندری )

هیچ نظری موجود نیست: